Sunday, August 13, 2006


BEIRUT, LEBANON, July 22, 2006: A woman scribbles a note to Iran's president on a blackboard: " Mr. Ahmadinejad, come and help us" ... "We Love Iran."

لبنان ، بیروت 22 جولای 2006

زنی لبنانی بر تخته سیاه نامه ای حک می کند برای رئیس جمهور ایران

آقای احمدی نژاد بیا و مارا کمک کن ما ایران را دوست داریم
خواهر خوبم
ممنون که به این باور رسیدی رئیس جمهور ما منجی شماست ..این از حس ظن شما دوستان خوب لبنانی است ...خواهرم، می دانی حقوق شهروندی زیادی داشته ام اما هر بار به بهانه ای آن را از دست داده ام ..خدا را شکر فعلا نفسی می آید و می رود ...حداقل فعلا من مجبور نیستم برای رئیس جمهور سوریه بشار اسد روی تخته سیاه نامه استمداد جویانه بنویسم ...من که دیگر اعتراض نمی کنم که سر خاک اکبر نتوانستم بروم ...می دانم تو اکبر را نمی شناسی ...اکبر یک زندانی بود کنج زندان مرد ...فکر کنم بخاطر ارسال غذای زندان به لبنان مرد ...نمیدانم اما ما نتوانستیم حتی دسته گلی برای احترام روی مزارش بگذاریم ..اما خواهرم مهم نیست ..ما بارها از حقوق شهروندی خود برای آرمانی بزرگ تر گذشته ایم ..این بار هم می گذریم... رئیس جمهور ما را به مدد طلبیده بودی ..هر چند برایم سخت است این بار هم از حقوق شهروندی ام صرف نظر می کنم و او را برایت می فرستم ..قول بده حتما قبولش کنی قول بده قول بده ...من هیچ چیز دیگری از تو نمی خواهم ..جز یک پیشانی بند سبز و یک لباس رزم برای رئیس جمهور من ..او آماده است ...او را باز بخوان خواهرم من دیگر چیزی ندارم از دست بدهم جز او
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

0 Comments:

Post a Comment

<< Home