Thursday, September 21, 2006


همیشه از هر چه از دل تاریخ سر بلند می کند خوشم می آید ...هر جشنی که قرنهاست بشر به دقیقه های ساعت نگاه می کند تا از راه برسد زیباست و هر رسمی که به جای مانده تلاش پدران ماست برای دنیایی بهتر ..سال نوی عبری ، روش هشانا ، یکی از همین روزهاست که هرگاه از راه می رسد مرا تا اعماق تاریخ می برد..تا روزهای اورشلیم ، وموسی، تا دشتهای سرگردانی و تا قصه بلند خلقت ...مراسم این روز بسیار متنوع است و یهودیان به اجرای آن مقیدند ...شاناتوا عبارتی است که در این روز مانند عبارت سال نوی شما مبارک ما ایرانی ها رد و بدل می شود و عسل و سیب مهمترین نماد این روز است ...بنا بر دین یهود سرنوشت یکساله هر کس در این روز تعیین می شود و همه برای یکدیگر آرزوی سالی سر شار از خوبی و برکت می کنند . من هم برای همه هموطنان یهودی ام در ایران وخارج مرزهای ایران آرزوی سالی سرشاراز صلح و بهروزی می کنم ...تا صلحی پایدار لحظات همه تان سرشار از طعم سیب وعسل
شاناتوا
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

15 Comments:

Anonymous Anonymous said...

زنده باد صلح
مرگ برجنگ
زنده باشي رفيق

با خاطره اي از دو شهيد بمناسبت آغاز تحصيلي بروزم

1:52 AM  
Anonymous Anonymous said...

باغ بی برگی که میگوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه های سر به گردونسای اینک خفته
در تابوت پست خاک می گوید
پادشاه فصل ها پاییز

8:10 AM  
Anonymous Anonymous said...

از جنگ متنفر و عاشق صلح و دوستی‌ام با هر ملتی و هر قومی با هر مذهبی و حتا با لامذهبان

2:39 PM  
Anonymous Anonymous said...

در روشهشانا در دانه های انار تو رادیدم که خیلی دور بودی ....سلام کردم به سپیدی قلبت نشنیدی

شاناتوا

11:14 PM  
Anonymous Anonymous said...

نقل از سایت ایران امروز
موسوی خوئینی خبر داد که ماموران امنیتی و بازجوها وی را تحت فشار قرار داده‌اند تا خطاب به مقامات عالی رتبه کشورتوبه نامه نوشته و از اقدامات گذشته‌اش اظهار پشیمانی کند.
مهندس موسوی خوئینی دبیر کل سازمان دانش آموختگان ایران با پیگیری‌های همسرش در مراسم چهلمين روز درگذشت پدرش حاضر شد، اما به رغم هماهنگی‌های به عمل آمده برای حضور ایشان در مراسم علاوه بر اینکه وی با یک ساعت تاخیر به مراسم رسید ماموران امنیتی مانع ملاقات وی با همسرش شدند لذا مهندس موسوی خوئینی با ابراز گله از وضعيت موجود در مقابل مسجد با اعتراض نسبت به صد روز زندان غیر قانونی و عدم اجازه ملاقات با خانواده‌اش فرياد زد: «به همه اعلام کنید که من تحت فشارم و هر روز در حدود پنج بار بازجویی می‌شوم».
وی که آثار کبودی بر گردن و شکستی در سرش قابل مشاهده بود با بیان این که تحت فشار انواع شکنجه‌های روحی وجسمی است اظهار داشت: من شبها با دستبند و پابند می‌خوابم و تمام امکانات از من گرفته شده است. موسوی خوئینی هم چنین خبر داد که ماموران امنیتی وبازجوها وی را تحت فشار قرار داده اند تا خطاب به مقامات عالی رتبه کشورتوبه نامه نوشته و از اقدامات گذشته اش اظهار پشیمانی کند.دبیر کل سازمان دانش آموختگان در حالی که خطاب به خبرنگاران رسانه‌های خبری فریاد می‌زد خواستار انعکاس این خبر به گوش آزادی خواهان شد تا مانع سناریو سازی حکومت شوند.
پس از این اتفاق ماموران امنیتی همراه موسوي خوييني او را به زور داخل اتومبيل کرده وبه همراه همسر و فرزندان وي به سمت منزل پدر موسوی رفتند.
این در حالی است که موسوی خوئینی در ساعت ٧:٣٠ دقیقه شب و بدون همراهی خانواده و تحت الحفظ راهی اوین شد.

11:17 PM  
Blogger کامران said...

پروانه جان
ممنون از سیب
اگر می توانستم برایت باغی از انار می فرستادم که همچون انار پر از مهری.

5:10 AM  
Anonymous Anonymous said...

سلام رفیق
÷اینده باشی و به کامت دنیا

با متنی درباره " مهندس موسوی " به روزم...منتظرتم

1:52 PM  
Anonymous Anonymous said...

سلام
با خواندن جملات زیبا و پر از احساس وبلاگت بی نهایت مسرور و خرسند شدم.
خوب میتوانی با کلامت رابطه ای صمیمانه برقرار کنی جای افتخار است
این سه زن
واقعا متنی بود که به جرات میگویم مرا منقلب کرد خیلی خیلی جالب بود
واقعیتی که شما چنان زیبا و با احساس انرا به رشته تحریر در اورده اید که مطمئنا جای تقدیر است
برایتان بهترین ها را آرزو مندم
شاد و پیروز باشید

7:37 PM  
Anonymous Anonymous said...

دوست گرامي ممنون از بابت تذكر خوبت در مورد كامنت ها
اصلاح كردم
موفق و پيروز باشي

10:27 PM  
Anonymous Anonymous said...

سلام!بله الان صلح صلح صلح

12:01 AM  
Anonymous Anonymous said...

mamnoon dooste aziz
bare avale ke be bloge shoma sar mizanam
Asal hastam az Israel
az matlabet mamnon
שנה טובה
שנת אושר ובריאות

10:05 AM  
Blogger پروانه وحیدمنش said...

عسل جان

سال خوبی داشته باشی


بیشتر این حوالی بیا هموطن

پروانه

10:47 AM  
Anonymous Anonymous said...

salam parvane jan
khubi?
oza o ahval ke khub nist ama omidvaram be badie in rooz haie man nabashi.

11:00 AM  
Anonymous Anonymous said...

سلام پروانه عزیز
نگرانت کردم نه؟تا به حال چند بار نگران دوستانمان شدی بابت همین درد های مشترک؟می دانم:بارها.چه شب هایی که از نگرانی تا صبح چشم روی هم نگذاشتی ونگذاشتیم.ما به این درد ها و نگرانی ها عادت داریم.درد همان درد است.اما نگران نباش.تهدید چیز تازه ای نیست.واست آف لاین میذارم اگرم اونا رو نمی خونی بگو واست میل کنم.

6:43 PM  
Anonymous Anonymous said...

salam parvane jan.up kardam.montazeretam.

1:11 AM  

Post a Comment

<< Home