
چک چک مدام ناودان / سوز برف / ناله یکی دو گربه سیاه در حیاط خانه علی پسر عموی فاطمه / نامه های بی نشان / عشقهای وارداتی غلیظ / یک دو پیک ساده از رفیق / دستهای مضطرب ز بی کسی / صورتی به روی صفحه با تبسمی غریب / یکهزار و بیست پنجره باز و بسته در کنار هم/عشق مرده زیر برف
مشتهای بی هدف / روی میز / روی چارچوب در / اشکهای پاک پاک صرف گشته بهر حرفهای پوچ بی اثر / قلب کوچکی درون سینه حبس / هر نفس مقطع و بریده تر / هر نگاه غرق التماس / هر جواب فکر می کنم برای یعد
انتقام از تمام دوست داشتن به سبک دختران شرق / آخرین دفاعیه / حبس یا که زندگی / معنی حیات بعد مرگ / ساز سوزناک نی / یک قدح پر از خیال می / روی یک کمد پر از کتاب / یک بغل نوشته های وی
یاد کودکی / شب کنار جاده / نور روستا / خانه های ساده گلین / دستهای کوچکم درون دستهای او که بود نام او پدر / زوزه یکی شغال / ترس از شکار / پناه بین بازوان مرد
خانه و درختهای پرتغال / تخم مرغ های روی گاز / شام مختصر / دختر و پدر
اشکهای بی پناه / لرزش مدام دست / دور از صفای کودکی و کوچه های سبز .....بازهم که سوز برف
بهمن یک هزار و سیصد وهشتادو سه

20 Comments:
درود پروانه عزيز . خوشحالم كه وبلاگت را مي بينم نمي دونستم وبلاگ داري .. شعرت را خواندم بسيار جالب بود .. بقيه مطالبت را نيز سيو كردم تا . بخوانم .. مراقب خودت باش . . كاوه
درود پروانه عزيز . خوشحالم از اينكه وبلاگت رو مي بينم . نمي دونستم وبلاگ دارين .. شعر شما را خواندم و بقيه مطالبت شما را نيز خواهم خواند .. مراقب خودتان باشيد كاوه
سلام.وب لاگ خوبی دارید.مطلبی در مورد سالگرد فروهرها نوشته ام از نظراتت استفاده خواهم کرد.شاد و پایدار باشید.
پرند راه باد را بسته
شعر راه گریه را
و کودک
راه اتومبیل ران بی تفاوت را
امروز با دستمال
فردا با خنجر
سلام
پروانه ی عزیز
که زیر صد هزاران خاک مرگ اندود بی
حاصل
هنوزش بوی پروانه ز خاکش همچنان پیداست
اومدی شعر کاملش رو برات می خونم
خواهرت مریم
پنجره ای به روی باد/ دریچه ای روبروی طاق/ طاقِ شکسته از زمان/ طاقِ رنگینِ گُنبدی/ کنارِ دشتِ بی مثالِ ما/ بی رنگ و بی صدا/ پنجره ای دیگر به روی باد/ به روی باد غرب/به روی باد غریب/ دخترکی بی چهار قد/ با لهجه ای غریب، به زبانِ مادریِ فارسی/ نم نَمی با لَحنِ غریب/
آن سوی دیوار، دریچه ای به باغِ سبز/ دخترکی در انتظار و بی خیال/با صورتی سرخ و سفید، بزک کرده/ در انتظار مجلسی به رسمِ غرب/ و ان سوی دیوار/ دخترکی نشسته به انتظار، به انتظار سفر،/ با چمدانی پر از کوچه و خاک/ پر از یاس .. پر از حافظ/ پر ز انبوه یاد/ و آن سو تر/ دخترکی به پای ضریح، زار می زند شاید غیبی بیاید/ صد افسوس که نمی آید!/ و آن سو تر دخترکی مردی درشت هیکل، دزد وطن/ و آن سو تر دختری را اسیر کردند به جرم زیبایی و آن سو تر در دره دور ، دخترکی با لهجه ای قدیمی نگران فردا...
This comment has been removed by a blog administrator.
آرامشت را برهم میزنم بدون آنکه بدانی کیستم منتظر باش
This comment has been removed by a blog administrator.
This comment has been removed by a blog administrator.
راستی پروانه جان بازهم می خواستم بگم کاش هیچ وقتی نبودی هیچ وقت
پروانه خوب .عزيز جان .فقط صبور باش و در برابر اين آدميان كه نمي فهمند تو را صبر كن و هيچ مگو .برايت آرزوي آسماني بدون ابرهاي سياه و خورشيد تابان را دارم
خيلي مراقب باش
سلام
در برگزاری مراسم یادبود فروهرها سعید امامی کجابود؟؟!!
گزارشی زنده از عدم برگزاری مراسم یاد بود فروهرها اختناق وجمهوری اسلامی
با حضور خود کلبه حقیر را منور کنید ودرصورت صلاحدید ما را از لطف خود محروم نسازید
درپناه حق
[گل]
عشق سابق تو عشق امروز من است خانم شاعر ناامید ناشاد.فقط گفتم بدانی .غصه نخور ما خیلی شادیم
خبرخوان مستقل تارنگارهای پارسی
تارنگار شما را
بدون سانسور
به صورت اتوماتیک
از طریق بزرگترین خبرگزاری مستقل پارسی زبان "آژانس خبری کورش"
بازتاب میدهد
تا آنجا که به " ابجاد رابطه اینترنتی" مربوط میشود،
نصب لوگوی "فهرست وب ایرانی: نمایه ها" ،
اصلا و ابدا
"الزامی"
نیست
http://www.cyrusnews.com/news/di...aran/? limit=100
فهرست وب ایرانی : نمابه ها
jjjjj
This comment has been removed by a blog administrator.
This comment has been removed by a blog administrator.
خدا رحمت کند آن نازنین از دست رفته را که "پروانه" نامید تو را ... که درک میکنم نیاز این روزهای چون تو دختری را به دستهای گرم او
صبر کن خواهرم پروانه ... صبر ... صبر
پروانه ی عزیز
دروغ نیست اگر بگویم از خواندن شعرت بغض مرا گرفت و تنها این شعر فریدون مشیری در ذهنم نقش بست
غرق در ظلمت این راز شگفتم ناگاه
خنده ای می رسد از سنگ به گوش
سایه ای می شود از سرو جدا
در گذرگاه غروب
در غم آویز افق
لحظه ای چند به هم می نگریم
سایه می خندد و می بینم وای
مادرم می خندد
مادر ای مادر خوب)
این چه روحی است عظیم
وین چه عشقی است بزرگ
که پس از مرگ نگیری آرام
سلام پروانه
هر از چند گاهی آشنایی نگاه و طعم کهنه برخی واژه ها عجیب به فکر می اندازدم که در عین دوری از هم و در کمال روزمرگی هنوز بین ما آدم ها میان نگاه هامان چه قربت غریبی است
و اما کارت عالی و روان بود
Post a Comment
<< Home