Tuesday, February 06, 2007

به فرزند ایراندخت

با همه این حصار عشق عتیق

معشوقه سر به بالین نهاده مغموم ، ایراندخت

و مادرت آن یگانه بانو که نیست تا ببیند قصه های عشق ما را



*****
با همه این چمدانهای سرگردان تبعید

قصه های محبوبه و حسن

و مادرت، آن یگانه بانو که نیست تا ببیند قصه های عشق ما را

*****
با همه آرمانهای آویزان از چنگک قصابی

روزنامه های اخبار اعدام های انقلابی

و مادرت ، آن یگانه بانو که نیست تا ببیند قصه های عشق ما را

*****
با همه این شکم های پر از خالی

پلوخوری های یا حسین مظلوم برجها

و مادرت ، آن یگانه بانو که نیست تا ببیند قصه های عشق مارا

*****

با همه این عفونت کوچه های تن فروش فقر

جزوه های تاریخ خورده کوی دانشگاه

و مادرت ، آن یگانه بانو که نیست تا ببیند فصه های عشق مارا

*****

با همه این شعر شب های دربدری

عزت ابراهیم نژاد و محمدی

و مادرت ، آن یگانه بانو که نیست تا ببیند فصه های عشق مارا

****

با همه این لبخند های سنگسار شده

اصلاح طلبی های نان به نرخ روز خور

و مادرت ، آن یگانه بانو که نیست تا ببیند قصه های عشق مارا

****

با همه این بغض تلنبار شده روزگار تنهایی

لاشخور های عشق های جاودان شمع و پروانه

و مادرت ، آن یگانه بانو که نیست تا ببیند قصه های عشق مارا

****

با همه این ماهی سیاههای کوچولو

گورهای دسته جمعی پاکبازان

و مادرت ، آن یگانه بانو که نیست تا ببیند قصه های عشق مارا

*****

با همه این دانشگاههای همسایه اوین

تازه به دوران رسیده های چشم چران

و مادرت ، آن یگانه بانو که نیست تا ببیند قصه های عشق مارا

*****

با همه این های و هوی ناوهای به لنگر نشسته جنگ

همه کابوس های خانه های بی سقف




بگذار بگویم ....با همه اینها
که تاریخی شده برای مرزهای تن تو

به داشتننت مغرورم
فرزند ایراندخت



پی نوشت: پاسارگاد را در یابیم....نابودی پاسارگاد مثل تخریب مجسمه بودا در افغانستان است ...پاسارگاد را دریابیم
پی نوشت:دیشب که از میدان انقلاب راه جنوب را طی می کردم مثل همیشه پسرکی با وزنه اش و دفتر و کتابهایش نشسته بود و مشق هایش را می نوشت .آری درست در میدان انقلاب !!!و مردی شکم بر آمده که سیری شکمش از وجنات صورتش و موبایل و لباس وغیره اش پیدا بود از طفل معصوم عکس می گرفت بدون آنکه بهر رضای خدا وزن خود راهم بکشد!!! بنده حقیر هم طاقت نیاوردم و بلند گفتم هی جناب چرا عکس می اندازی ؟برای روزنامه کار می کنی ؟ سوژه پیدا کردی ؟ می فروشی عکست را تا پول بهم بزنی حاجی ؟ به سلامتی برای دهه فجر قرار است مسابقه عکس انقلاب و رفاه اجتماعی شرکت کنی ؟ بیچاره حاجی شکم گنده مات و مبهوت نگاهم می کرد ...گفتم حاجی دوست داشتی پسرت الان اینجا جای این طفل معصوم بود و من بی تفاوت از او عکس می گرفتم ..راست می گویند فقرا بهترین سوژه عکاسان هستند ...راستی چقدر سوژه ناب در این کشور می توان یافت
حاجی ...دهه فجر است حاجی...پیروزی عدالت علوی


مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

8 Comments:

Anonymous Anonymous said...

ما را به سخت جانی خود , اینقدر باور نبود

5:16 AM  
Anonymous Anonymous said...

ازت متنفرم پری خانم

1:08 AM  
Anonymous Anonymous said...

پروانه عزيز
مي دانستي امروز سالگرد محبوبه است ؟
ياد او و همه آنان كه مردانه پاي آرمانهايشان ايستادند به خير و نيكي

1:09 AM  
Anonymous Anonymous said...

پروانه

می دونم زیبایی
می دونم خیلی خوب می نویسی
می دونم خیلی ها برات می میرن
اما حالم ازت بهم می خوره با اون شوهر مثلا سابقت

5:29 AM  
Anonymous Anonymous said...

parvane jan

nagofti in farzand e irandokht vagheest ya az namadi az chizist?
man fekr kardam farzand irandokht iran emrouz ast ama shayad ham kasi ra doost midari ? are?!!!!

9:34 PM  
Anonymous Anonymous said...

سلام ÷روانه جان.اخبار سیوند را از کورش گرفتم.کمکی چیزی بود خبرم کنید.موفق باشی عزیز

1:34 PM  
Anonymous Anonymous said...

سلام
پینوشت دوت خیلی تاثیر بدی روم گذاشت
آره پروانه خانوم تو این مملکت سوژه واسه عکس کم نیست
شادیت جاویدان
موفق باشی

1:38 AM  
Anonymous Anonymous said...

سلام.بسیار زیبا بود.

11:19 PM  

Post a Comment

<< Home