Sunday, June 17, 2007



بم لرزيد، دي ماه 82 بود. لرزيد و سكوت، آوار، جسد و نخل هاي بي سريادگار لرزش زمين شد؛ لرزيدني كه نخل‌ها تاب تفسيرش را نداشتند و عشق زير هوار آوارها بي صاحب ماند

بم لرزيد. زين پس نيز اين كهن خاك خواهد لرزيد
زمين است كه مي لرزد ، مختار است كه بلرزد. ماييم كه روي بستر او زيستن آغاز كرده ايم . تبعيدي بودن سرنوشت ماست زان روز كه آدم منزل آسماني اش را به جرم يك سيب سرخ رها كرد تا زميني شويم ما اخلاف ناخلف او.زمين مي لرزد و

سه سال از این واقعه تلخ گذشته است اما آنچه از بازسازی بم هویداست درددی است که باید تنها رفت و دید آن را. باید دید آوارهای سه ساله بم را که در بوق و کرنای انرژی هسته ای و اقتدار ملی غبار فراموشی بر پیکرش نشسته است


با كمك تمامي بچه هاي انجمن بم بمان، همياران بم، عكاسهاي عزيز و
حسن سربخشيان بزرگوار كه اگر كمك هاي او نبود راه به جايي نمي برديم.نمایشگاهی از وضعیت شهر بم برپا کرده ایم تا روند زندگی اجتماعی و بازسازی را در این شهر کهن که کمک های بسیاری بدان سرازیر شد تا دوباره قدعلم کند شاهد باشیم
نمايشگاه عكس بم امروز روز سه شنبه 29 خرداد در سالگرد زلزله رودبار و منجيل ساعت 4 در گالري لاله افتتاح مي گردد .منتظرتان هستیم

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin