
برگ برگ
تاریخ بی تو چیزی کم داشت
وقتی از سطر سطرش خون می چکید
وتو هنوز خط آخر را ننوشته بودی
تاریخ بی تو چیزی کم داشت
وقتی پابرهنگان
در سطر آخر تاریخ تو
عریانی خود را با خون جشن گرفتند
وتو هنوز بر طبل جنگ می کوبیدی
تاریخ بی تو تاریخ نبود
افسانه زیبایی بود که مادربزرگ ها هر شب به گوشمان می خواندند
<< Home