Tuesday, November 18, 2008

این عکس روز گذشته در یکی از خیابانهای اصلی شهر اراک گرفته شده.امامزاده ای سیار.ضریح امامزاده ای که به داخل خیابانها آمده تا مردمی هم که وقت رفتن به امامزاده را ندارند "حاجاتشان برآورده شود."و افرادی که دوان دوان به سوی ضریح می آمدند و دستی بر آن می کشیدند و پولی داخل آن می ریختند. مردی هم که گویا رابط میان مردم و امامزاده بود با میکروفونی به دست مردم را به سوی امامزاده فرا می خوانده ..دیگری هم پارچه سبز به مردم می داده تا دخیل به ضریح امامزاده سیار ببندند...امامزاده هزاره سوم

......


حرفی ندارم ...فقط فکر می کنم سرعت سقوط خیلی بالا رفته و ما دلشوره این داریم که دوره بعد احمدی نژاد رئیس جمهور می شود یا نه ؟ خاتمی می آید یا نه ... خرافات مثل ماری سمی دور گلوی خلق پیچیده است ... ماری سمی که روز بروز رشد می کند
بعد از حمله مغولان به ایران و بروز فقر و ناامنی و کشتار مردم به خرافات ، صوفی گری ، انتظار های طولانی و.. پناه بردند .... نتیجه آمدن صفویانی شد که بذر باورهای سیاه شان هنوز در این سرزمین زنده است.... صفویانی که اشک ریختن ، روضه خواندن ، علم و کتل به دست گرفتن و مرده پرستی را به ایران آوردند... خانه از پای بست ویران است و ما نگرانیم .... نگرانیم که فردا چه می شود

فکر می کنم باید این جامعه را رها کرد .... بعضی مرض ها اصلاح پذیر نیستند .. اگر هم بخواهیم درستش کنیم درد از جایی دیگر بیرون می زند ... مثل خاتمی که آمد که بسازد و غده ای زنده و جوان چون احمدی نژاد در سر ایران زمین کشف شد
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin