Sunday, August 09, 2009

دیوار

برداشت اول

زندان هر جا که باشد زندان است
مرز بین آزادی و زندان تنهایک دیوار
تا کجا دیوار ها کشیده شده باشند فرقی نمی کند. دیوار دیوار است

برداشت دوم

مادربزرگ به خوابم آمد . کفن پوش. با گیس های سپید اش در شهر پا برهنه دنبال آخرین جنازه می گشت
تو با انگشت او را به من نشان می دادی
به دیوار تکیه داده بودیم
من و تو

برداشت سوم

نام کوچک تو را شکوفه های سیب نوید داده اند
چندین قرن پیش بود؟
سیب ها اما به درخت خشکیده اند سال هاست
تو روی دیوار یک سیب کشیده ای
و زیرش با نام کوچکت امضا کرده ای گمنام

برداشت چهارم

خانه ام خاک گرفته
پشت شیشه یک ردیف پوکه خالی کاشته ام
صدای پای پوتین های ترس می آید از پشت دیوار

برداشت پنجم

مرداد ماه را دوست ندارم
بوی مرگ می دهد
بوی ماهی های مرده
بوی پر کلاغ هایی که ماهی به چنگال به قدرت رسیده اند اینجا
پشت همان دیوار همیشگی

برداشت ششم

این دیوار فرو خواهد ریخت
دور نایست نازنین
دستانت را به من بده
این دیوار حکایت نسل ماست

پی نوشت: گم شده ام میان تلی از تصویر که دیگر نمی دانم کدام واقعیت است کدام خیال ، کدام رویا
اینجا خاطره هایم را گم کرده ام


مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin